ریحانه جونمریحانه جونم، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
محمدرضا جونممحمدرضا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره
رونیکا جونمرونیکا جونم، تا این لحظه: 4 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

گل های خوشبوی مامان وبابا

من مامان زینب مامان سه فرشته ی ناز هستم و خاطرات وروزمرگی هامون رو اینجا ثبت میکنم🌺

امروز گوشهاتو سوراخ کردم

سلام قشنگم عزیزم  نفسم این هفته من وتو وداداشی شوشتر بودیم  واجی پیش بابا بود دلم تنگ شده برات ریحانه ی عزیزم  روز ۲۴یکشنبه بردمت بهداشت  مراقبت ۷ماهگی وزن:۷۳۵۰ قد:۶۵(فکر کنم) از دیروز  دیگه قشنگ ۴دست وپا میری نفسم وبرا خودت حرکت میکنی البته اگر چیز جالبی تو مسیر حرکتت باشه 😁 امروز دل وزدم  به دریا و بردمت گوشهاتو سوراخ کردم جیگیلی گوشواره به گوشم 🤗🤗 بخاطر دندون سرماخوردگی گریه میکردی ولی بعدش ساکت شدی  ومامان جون هم بعد ۶سال که اجی گوشش رو پاره کرد با تو گوش هاشو سوراخ کرد خلاصه مبارکههههههه💗💗🎉🎉🎊🎊🎊🎉🎉🎉 فردا شب هم شب نشینی یلداست خونه اجی سنیه  چون شب جمعس ...
27 آذر 1398

اولین مرواریدت داره در میاد

سلام عزیزم چند روزه که خیلی بی قراری  وگریه میکنی وضعیت پوشکت هم 🤢🤢 خلاصه تا امروز موقعی که گریه میکردی دیدم لثت شکافته شده 😁😁😍دلیل بی قراری ها وگریه های مدامتو میدونم ولی منم خیلی طاقت میکنم خوب البته گاهی هم حق دارم که دیگه کلافه بشم غذا وفرنی رو با میل نمیخوری وبه زور بهت میدادم ولی امروز گفتم غذا بهت ندم وحریره بادوم درست کردم وکمی خوردی البته خیلی طول کشید از برخورد قاشق به لثه هات دندونتو حس می کردم وبرای من خوشایند وبرای تو درد ناک بود گویا ولی من خیلی مواظب بودم💚💚میخواستم عکس بگیرم ولی زیاد معلوم نیست انگشتمو که تو دهنت میکنی تیزیش رو حس میکنم فدات شم 🌻🌻فردا باید ببرمت دکتر هم بی قراری وبی خوابی وانگار علایم عفونت گوش...
17 آذر 1398
1